چیزی که یک تا بیشتر نداشته باشد. ضد دولا و مضاعف. (از ناظم الاطباء) ، که آسترندارد. یک تو. بی آستر. (یادداشت مؤلف) : مرغ بریان پیچ در نان تنک کآن بدان از جامۀ یک لا خوش است. بسحاق اطعمه. قد صوف سبز سرتاپا خوش است وآن بز کتان به بر یک لا خوش است. نظام قاری (دیوان ص 43). ، نازک. پرپری، کم دوام. بی دوام
چیزی که یک تا بیشتر نداشته باشد. ضد دولا و مضاعف. (از ناظم الاطباء) ، که آسترندارد. یک تو. بی آستر. (یادداشت مؤلف) : مرغ بریان پیچ در نان تنک کآن بدان از جامۀ یک لا خوش است. بسحاق اطعمه. قد صوف سبز سرتاپا خوش است وآن بز کتان به بر یک لا خوش است. نظام قاری (دیوان ص 43). ، نازک. پرپری، کم دوام. بی دوام
یک قبا. که تنها یک قبای بی آستر در بر دارد، سخت فقیر. بی چیز. نادار. درویش. مفلس. (یادداشت مؤلف) : زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را ولیکن پوست خواهد کند ما یک لاقبایان را. سیدمحمدحسین شهریار. و رجوع به یک قبا شود
یک قبا. که تنها یک قبای بی آستر در بر دارد، سخت فقیر. بی چیز. نادار. درویش. مفلس. (یادداشت مؤلف) : زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را ولیکن پوست خواهد کند ما یک لاقبایان را. سیدمحمدحسین شهریار. و رجوع به یک قبا شود
یک لاکپا پاپتی بی چیز بی نوا تهیدست: اگر پطرس شاه دختربامیرهوشنگ که شاهزاده است و لشکر و سایه و مملکت دارد ندهد بمن که شاگرد قهوه چی هستم و یک لاقبادختر می دهدخ
یک لاکپا پاپتی بی چیز بی نوا تهیدست: اگر پطرس شاه دختربامیرهوشنگ که شاهزاده است و لشکر و سایه و مملکت دارد ندهد بمن که شاگرد قهوه چی هستم و یک لاقبادختر می دهدخ